۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

پایند و جاوید ایران



این پیکره متعلق به سید جعفر جواد زاده پیشه وری است...گورستان فخری باکو...گرفتن این تصویر ما جرایی دارد که برای من 200 منات اران آب خورد !!!...خواهید پرسید چرا !؟...در فروردین ماه سال 1389 در سفری که به بادکوبه اران داشتم بسیار مایل بودم تا از گورستان مشاهیر یا فخری دیداری داشته باشم...گورستانی بسیار زیبا و آکنده از کاجهای سر به فلک کشیده و یادگار زمان کمونیسم...و فضایی بسیار بسیار امنیتی...یکی از شاهکار های الهام شاه نیز بنیاد یک ساختمان ده طبقه غول آسای امنیت خانه در مقابل گورستان فخری است و به دلیل وجود گور های حیدر علیف و دیگر سیاسیون این گورستان با ده ها دوربین کنترل می شود..نخست به یاری یکی از باکویی های گرامی که از علیف ها متنفر است گشتی اولیه در گورستان زدم و فردای آن روز با وجود اصرار دوست ارانی برای همراهی با من از او خواستم که من را همراهی نکند...چند برگه کاغذ و یک خودکار...به آرامی به مجسمه پیشه وری نزدیک شدم و پس از نوشتن جمله زنده باد اران و ایران..بر روی برگه کاغذ چندین پیکره از آن گرفتم...اما کار ها بدین سادگی پیش نرفت...در حال تصویر برداری از مزار رشید بهبودف بودم که دو افسر بد اخلاق امنیتی با خشونت تمام بازوی های من را گرفتند و به سمت اتاق نگهبانی بردند..دانستم که اگر به آنجا بروم مشکلاتم دو چندان خواهد شد....اینجا بود که توصیه های دوست ارانی ام به دادم رسید...به آنها گفتم که دلیل بازداشت من چیست !؟...که یکی از آنها گفت گزارش شده رفتار های شما مشکوک است !؟...ناگهان تصمیم خود را گرفتم...گفتم دوستان..عیذ نوروز است و من وظیفه دارم برای شما به عنوان یک آذربایجانی عیدی دهم !!؟؟... بلافاصله رفتار های افسران امنیتی عوض شد و ملایم شدند...از بیست منات شروع شد و نهایتا بازی با 50 منات تمام شد !!؟؟...یکی از افسران گفت بازی هنوز تمام نشده است...و مجبوریم به اتاق فرماندهی نیز برویم که سرگردی وظیفه شناس بود !!! اما یکی از آنها گفت نگران نباش..اما جناب سرگرد جیبشان گشاد تر است و با پنجاه منات حق مطلب ادا نمی شود...با همراهی ان دو افسر وارد اتاق اصلی نگاهبانی شدیم...آن دو افسر جز به روسی با رییس و جناب سرگرد وارد گفتگو شدند و سرانجام با 100 منات عیدی !!؟؟ به جناب سرگرد و صرف یک چایی بد طعم و بد رنگ توانستم دوربین و عکس های ارزشمند خود را نجات دهم و دلایل جدایی 20 درصد از خاک اران را نیز درک نمایم !! اکنون که جریان تفصیلی رخداد های جنگ میان اران و ارمنستان تا حدی آشکار شده و منتشر شده است می توانم درک کنم که چگونه گروهی از افسران ارانی به دلیل دریافت رشوه های کلان در میدان جنگ وا دادند و از جبهه های جنگ فراری شدند و 20 درصد سرزمین اران را این گونه بر باد دادند و رییس جمهور بوز قورت و پانترکشان پس از آنهمه عربده کشی علیه ایران و فرافکنی مجبور شد تا به ترکیه بگریزد و اینک در جایگاهی است که حزبش در مجلس مثلا ملی باکو یک نفر نماینده ندارد و غالب ارانی ها از ایلچی بیگ پانترک و حزب جبهه خلقش به کلی متنفرند....من اطمینان دارم که این نوشته بر روی مزار پیشه وری روان او را نیز تا حدی شاد نمود..زیرا اینک که پانترکان از پیشه وری استالینیست-لنیینست سو استفاده می کنند نمی د انند که پیشه وری کمونیستی تمام عیار بود و همواره خصم جریان پانترکی..افسوس که روش روزنامه آژیر را پس از شهریور 1320 ادامه نداد و استالین و باقرف او را در راس جریانی و منصوب نمودند که خود در تکوین آ ن هیچ نقشی نداشت ...او را که با وجود اندیشه های لنینیستی - استالینیستی یک سیاست ورز عرصه ملی بود یکشبه به یک بازیچه منطقه ای بدل نمودند و ...او را آوردند و او را بردند...اما آنچه که مشخص است بوزقورت بازی و پانترک بازی قبایی است که حداقل بر قامت این سیاست مدار خلخالی بسیار نامتناسب است..اویی که هواره مکی گفت نام آذربایجان باکو پیش از 1918 همواره اران بود و آنقدر آگاهی و دانش تاریخی داشت که بداند جریان پانترکهای وابسته به عثمانی جریانی فاشیستی و پروتو ناسیونالیسمی کور است و دهها فاجعه نسل کشی در کارنامه خود دارد....آری..این نوشتار شاید مرحمی باشد بر سیاست ورزی که پیشینه خود را به دلیل وابستگی به استالین بر باد داد و بسیار بد فرجام شد....

با سپاس فراوان از علی عجمی آذرابادگانی
به اشتراک گذارید:

. Balatarin . Azadegi . Donbaleh . Risheha . Sabzlink . Cloob . Khabarnet . Digg . Delicious . Friendfeed . Addthis to other . Cloob . Oyax . Stumbleupon . Twitter . Facebook . Email To: . Reddit . Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست: