بر اساس اخبار منتشر شده چند روز پیش بانو پریناز خسروانی که در هتلی در مهاباد کار میکرده از طبقه چهارم هتل خود را به پایین میاندازد که منجر به مرگ وی میگردد.
در ابتدا عنوان میشود که یک مامور اطلاعات قصد تجاوز به وی را داشته و وی برای فرار از دست مامور اطلاعات خودکشی می کند. + 1 چندی بعد رسانههایی که خبر از نقش مامور وزارت اطلاعات داده بودند + 2 طی خبرهایی دیگر آن مرد را کارمند ارگانی دولتی معرفی کردند. + 3 این مصاحبه را بخوانید.
گفته شده که میهمان ما خواسته با توسل به زور با خانم خسروانی کاری انجام دهد. آنها گفتهاند که ما مدیران هتل خانم خسروانی را وادار کردهایم که به اتاق آن فرد برود. این انگ را به ما چسپاندند. فریناز در روز حادثه بر اساس مستنداتی که ما داریم دو بار یک بار صبح به مدت یک ساعت، از هفت و بیست دقیقه تا حدود هشت و بیست دقیقه، بار دیگر عصر از پارکینگ و از طریق آسانسور به اتاق میهمان هتل رفته است. ما به عنوان مدیریت هتل قبول میکنیم که در کنترل دوربینها سهلانگاری کردهایم. این خانم وقتی دیده که دوربینها کنترل نمیشوند با خاطر جمعی به اتاق میهمان تردد داشته است. همان روز مادر این خانم به هتل زنگ زده و به برادر من گفته که دخترش به خانه برنگشته است. دخترم گفته است که من تا سه ساعت دیگر هتل هستم. بعد برادرم مشکوک شده و زنگ زده تا ببیند بالاخره فریناز به خانه برگشته است یا نه. بعد از اینکه فریناز متوجه میشود که خانواده و مدیریت هتل از جریان اطلاع پیداکردهاند، دستپاچه میشود. ابتدا به صورت افقی و از طریق بالکون در چهار اتاق جابه جا شده است. بعد خواسته به کمک یکی از خدمه از طبقه سوم به صورت عمودی پایین برود که در این فاصله متاسفانه سقوط میکند. متهم گفته که حتی در جابهجایی ابتدایی به فریناز کمک کرده است. ما از کل ماجرا متاسفیم. فکر نکنید ما احساسات انسانی نداریم، ما دلسوز این شهر بودیم، مهاباد را زیبا کردیم. من خود یک هتل دیگر در مهاباد ساخته بودم که قرار بود به زودی افتتاح شود. اما از همینجا به شما اعلام کنم که این پروژه را تعطیل میکنم. آدم باید به جایی خدمت کند که قدر آن را بداند نه اینکه آتش بزنند. هتل جدید ما در چهارراه آزادی است، ما دیگر به هیچ عنوان در مهاباد سرمایه گذاری نمیکنیم. چون غارت شدیم، انگ خوردیم.هر چند کاوه قریشی که این مصاحبه را گرفته، خودش هوادار کردهای تجزیه طلبه، اما این مصاحبه اش ابعاد پرونده را روشن کرده ست. و اینکه خبر با تغییر واقعیت توسط سایت کومله + 4 منتشر و بعد برخی رسانه ها و شخصیت های حقیقی و حقوقی اپوزسیون مساله خواسته یا ناخواسته در زمین تجزیه طلب ها بازی کردند.
مرگ دل خراش این بانوی هم میهن به هر دلیلی که باشد ناراحت کننده است و علت مرگ وی باید روشن شود و عاملان آن محاکمه شوند. خواه مرگ وی به هدف فرار از تهدید و تعرض و تجاوز بوده باشد یا برای پنهان شدن.
اما آنچه در این میان قابل تامل است، قومی-قبیلهای کردن این رویداد توسط رسانه های بیگانه و موج سواران است. رسانههای غربی و همچنین فرصت طلبان در رسانههای واپسگرای قومی تا کنون تلاشی بسیار کرده اند تا رنگ قومی به این اتفاق داده و میان ایرانیان تفرقه اندازند.
چنین اقدامات حقارت باری نه تنها باعث مخدوش شدن چهره اعتراضات جوانان مهاباد خواهد شد که حق بانوی جوانمرگ شده را نیز پایمال خواهد کرد.
اینک ابعاد تازهای از این اقدامات نیز آشکار شده است که به ذکر نمونهای میپردازیم:
نمونه لجن پراکنی اعرابی که خواهان اختلاف میان ایرانیاناند (همان کسانی که صدام و عاملان عملیات انفال و کشتار هم تباران ما در اقلیم برایشان قهرمان هستند)
به آمار دقت کنید: برسی فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی در مورد #مهاباد
عربستان با ۳۲٪ کل ماجرا رو درگیر بوده و بعد از اون ایران با ۱۹٪ هستش. سوریه با ۷٪، آلمان ۶٪، عراق ۳٪ و نروژ با ۵٪ جز بشتر کشورهایی هستند که در این مورد با هشتگ «مهاباد» توییت کردند.
اگر به قسمت موست اینفلونس نگاه کنید میبینید که تقریبا ۹۹٪ افرادی که بیشترین درگیری رو در این مورد داشتند عربهایی هستند که ادعاهای خیالی در مورد جدایی اهواز و تشکیل کشور «الاحواز» در سر دارند.
در مورد سایتهای درگیر جدا از شبکههای خبری بی. بی. سی و شبکههای اجتماعی توییتر و فیسبوک، سایت کوموله بیشترین درگیری رو از نظر خبری داشته.
از تعداد کل ۹۷۲ توییتی که توسط ۶۴۰ کاربر با این هشتگ شده، فقط ۳۱٪ توییت اورجینال بوده و ۶۸٪ریتوییت بوده.
در کنار هشتگ اصلی که مهاباد بود، هشتگ «کردستان_تلتحق_بالأحواز_وتنتفض» بیشترین استفاده رو داشته که معنی فارسیش میشه «کردستان به پاخواسته و به الاحواز پیوسته»
اگر یه دروغ را بارها تکرار کنید به حقیقت بدل خواهد شد!
اما واقعیت حوادث مهاباد چه بود
گفته می شود هتل
تارا در هفته های گذشته با دعوت از یکی از کارشناسان “هتل داری” برای
ارتقای شاخص های کیفی هتل قرار دادی بسته و فرد مذکور به این دلیل در هتل
تارا مستقر می شود،پیش از این فرد مذکور به عنوان کارشناس میراث
فرهنگی،توانسته بود با دادن مشاوره به یکی از هتل های دیگر مهاباد به
ارتقای شاخص های آن هتل و در نتیجه 5 ستاره شدن هتل کمک کند
با استقرار فرد یاد شده در هتل تارا برای ارتقای وضعیت هتل و تبدیل هتل تارا به هتلی 5 ستاره گفته می شود،میان فرد مذکور با یکی از کارکنان هتل یعنی شادروان خسروانی ارتباط برقرار می شود،روایت رسمی و پرونده نشان می دهد خانم مذکور در اتاق کارشناس حضور یافته و برای خروج و البته به دلیل پرهیز از دیده شدن توسط دوربین های هتل قصد داشته از طریق بالکن طبقه چهار خارج شود که منجر به سقوط وی و در نهایت کشته شدنش می شود
مدیر هتل شخصی به نام مولودی است، وی نیز به دلیل نسبت خویشاوندی با یکی از اعضای سابق شورای شهر در افکار عمومی کمی متهم است که در پدیده زمین خواری های مهاباد همدست شورای پیشین بوده است،صاحب هتل در هفته گذشته بنا بر خبرها هتل دیگری را نیز افتتاح کرده بود،با انعکاس رسانه ای فوت شادروان خسروانی و سپس زوم رسانه های برون مرزی و مخصوصا رسانه های قوم گرا و ایران ستیز موضوع به گونه ای روایت شد که گویا فرد کارشناس کارمند وزارت اطلاعات(!) بوده است،که منابع محلی و نیز پرونده فرد چنین گمانه ای را نفی می کند
فرد مذکور اینک بازداشت است،پس از رسانه ای شدن موضوع و گسترش ابعاد آن گروه های سیاسی خارج از کشور به ویژه پ ک ک و پژاک تلاش بسیاری را اغاز کردند تا موضوع به گونه ای متفاوت از اصل حادثه مطرح شود
البته کم کاری فرماندار مهاباد یعنی آقای کتانی در عدم اطلاع رسانی نیز بر فرصت برای گروه ها بسیار موثر بود
پس از هجوم گروهی از تظاهر کنندگان به هتل نه تنها هتل سوزانده شد بلکه تا پاسی از شب وسایل گرانقیت ان از جمله ال سی دی ها و وسایل دیگر داخل هتل به سرعت غارت شد!
باید منتظر بود تا راستی ازمایی اعترافات کارشناس دستگیر شده مشخص شود،خانواده دختر هم نقشی در این موضوع نداشته اند
نکته بعدی این است که شلوغ کاری ها را همه کسانیکه قصد دارند به نیت مخالفت با حکومت از هر فرصتی استفاده کنندو.. سوء استفاده سیاسی میکنند
یکی از نکات جالب تجمع ها عدم سر دادن شعار های سیاسی است،یعنی به جز شعارهایی که علیه مدیر هتل یعنی اقای مولودی داده می شد شعار دیگر سرداده نشده بود
بخشی از مردم معتقدند آقای مولودی از روابط خانم فوت شده و کارشناس اطلاع داشته است،اما برای سودجویی خودش یا بی اعتتنا بوده یا لاپوشانی کرده است
بدون تردید پدیده آشوب و آتش زدن هتل امر پسندیده ای نبوده و نیست ولی اینکه تصور کنیم این اقدام توسط گروههای معلوم الحال انجام گرفته هم نادرست است، احساسات مردم عادی تحریک شده و مانند همیشه آمیخته ای از حقیقت و دروغ وجود دارد.
با استقرار فرد یاد شده در هتل تارا برای ارتقای وضعیت هتل و تبدیل هتل تارا به هتلی 5 ستاره گفته می شود،میان فرد مذکور با یکی از کارکنان هتل یعنی شادروان خسروانی ارتباط برقرار می شود،روایت رسمی و پرونده نشان می دهد خانم مذکور در اتاق کارشناس حضور یافته و برای خروج و البته به دلیل پرهیز از دیده شدن توسط دوربین های هتل قصد داشته از طریق بالکن طبقه چهار خارج شود که منجر به سقوط وی و در نهایت کشته شدنش می شود
مدیر هتل شخصی به نام مولودی است، وی نیز به دلیل نسبت خویشاوندی با یکی از اعضای سابق شورای شهر در افکار عمومی کمی متهم است که در پدیده زمین خواری های مهاباد همدست شورای پیشین بوده است،صاحب هتل در هفته گذشته بنا بر خبرها هتل دیگری را نیز افتتاح کرده بود،با انعکاس رسانه ای فوت شادروان خسروانی و سپس زوم رسانه های برون مرزی و مخصوصا رسانه های قوم گرا و ایران ستیز موضوع به گونه ای روایت شد که گویا فرد کارشناس کارمند وزارت اطلاعات(!) بوده است،که منابع محلی و نیز پرونده فرد چنین گمانه ای را نفی می کند
فرد مذکور اینک بازداشت است،پس از رسانه ای شدن موضوع و گسترش ابعاد آن گروه های سیاسی خارج از کشور به ویژه پ ک ک و پژاک تلاش بسیاری را اغاز کردند تا موضوع به گونه ای متفاوت از اصل حادثه مطرح شود
البته کم کاری فرماندار مهاباد یعنی آقای کتانی در عدم اطلاع رسانی نیز بر فرصت برای گروه ها بسیار موثر بود
پس از هجوم گروهی از تظاهر کنندگان به هتل نه تنها هتل سوزانده شد بلکه تا پاسی از شب وسایل گرانقیت ان از جمله ال سی دی ها و وسایل دیگر داخل هتل به سرعت غارت شد!
باید منتظر بود تا راستی ازمایی اعترافات کارشناس دستگیر شده مشخص شود،خانواده دختر هم نقشی در این موضوع نداشته اند
نکته بعدی این است که شلوغ کاری ها را همه کسانیکه قصد دارند به نیت مخالفت با حکومت از هر فرصتی استفاده کنندو.. سوء استفاده سیاسی میکنند
یکی از نکات جالب تجمع ها عدم سر دادن شعار های سیاسی است،یعنی به جز شعارهایی که علیه مدیر هتل یعنی اقای مولودی داده می شد شعار دیگر سرداده نشده بود
بخشی از مردم معتقدند آقای مولودی از روابط خانم فوت شده و کارشناس اطلاع داشته است،اما برای سودجویی خودش یا بی اعتتنا بوده یا لاپوشانی کرده است
بدون تردید پدیده آشوب و آتش زدن هتل امر پسندیده ای نبوده و نیست ولی اینکه تصور کنیم این اقدام توسط گروههای معلوم الحال انجام گرفته هم نادرست است، احساسات مردم عادی تحریک شده و مانند همیشه آمیخته ای از حقیقت و دروغ وجود دارد.
1 سایت کمونیستی روزنه وانتشار خبری جعلی
2 سایت کومله و تغییر واقعیت و بهره برداری قومی
3 خانواده خسروانی در گفتگو با روز
( هر چند کاوه قریشی که این مصاحبه را گرفته، خود هوادار کردهای تجزیه طلب است اما آش طبخ شده توسط تجزیه طلبان پانکرد آنقدر شور بوده که این مصاحبه اش ابعاد پرونده را روشن کرده ست)
کومله, پانکردی, پانکردیسم, پژاک, کودار, پریناز خسورانی, هتل تارا, مهاباد, واقعیت مرگ, جعل, دروغ, هیچان سو استفاده, قومی, تجزیه طلب, احساسات
به اشتراک گذارید: