گرگها خوب بدانند که در این ایل غریب گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
|
پس از بر
افراشتن آن بنر مسخره و رسوای تجزیه طلبی بسیاری از اگاهان و بیدار دلان
آذربایجانی به میدان آمدند و از این حرکت پلید تجزیه طلبانه که توسط مشتی رسوای
فریب خورده و مشکوک و بی وطن انجام گرفت اعلام نفرت خود را بیان کردند.یکی از این
آذربایجانی ها ،فرزند رشید و آزاده ایراندوست آذربایجان و تبریز رضا
رشید پور بود
که اعتراض
خود را با انتشار این ویدیو اعلام کرد...
رضا رشید پور : به عنوان یک آذربایجانی که مستقیما با آذربایجانی ها سر و کار دارد ،تنها وتنها خواست آذربایجانی ها را الحاق آذربایجان شمال ارس را به ایران می داند و بس ! , و هیچ پرچمی غیر از پرچم مانای ملی به اهتزار نخواهد آمد. آذربایجان بدون ایران و ایران بدون آذربایجان معنی ندارد . ایران جغرافیای عشقی است که قدرتها سعی دارندبر آن چنگ بیندازند. من سیزین باشیزا دولانیم که تبریز ده یاشیسز ! ایران سیز سیز و سیز ایران سیز هیچ -هیچ
رضا رشید پور پس از انتشار این ویدیو از سوی پانترکهای مجازی در فیسبوک شخصی خود تهدید به مرگ شد
اینک تجزیه
طلبان و پانترکان ورشکسته در حرکتی مذبوحانه ،این فرزند رشید تبریز را مورد دشنام
و تهدید قرار داده اند و از بی شرمی باکی ندارند.اینها لازم است بدانند رشید پور
ها معدل دیدگاه آذربایجانی ها در مورد ایران دوستی هستند و تا آذربایجان این بزرگان
را دارد ،شعله ایراندوستی در آن زنده و جاوید خواهد ماند و تجزیه طلبان ادعا های
پوچ خود را به گورستان تاریخ خواهند برد...
چندی پیش
نیز حسین رونقی فرزند دیگری از دیار اذربایجان
و فعال حقوق بشر که سالها در زندان جمهور اسلامی در بند بوده است وچندی پیش در جریان کمک به زلزله زدگان ورزقان توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مجددا بازداشت شده بود نسبت به اقدامات مشکوک عده ای در استادیوم
تبریز با انتشار مطلبی در وبلاگ شخصی خود واکنش نشان داد ( شرمندهی سرزمینم ، ایرانم) و از سوی پانترکهای حکومتی فعال در سایت تجزیه طلب قرمز مورد فحاشی و دشنام قرار گرفت
پان ترکیسیم پروژه راهبردی سپاه پاسداران در آذربایجان
تراکتورسازی تبریز - منافع مشترک پان ترک ها و سرداران سپاه
به اشتراک گذارید:
۱ نظر:
ایجاد گروههای تجزیه طلب، برای زیر فشار گذاشتن کشورهای رقیب و رسیدن به اهداف سیاسی - نظامی، تاکیک تازه ای نیست و سده هاست که بکار گرفته می شود. حتی خود ایران نیز در مورد یونانی ها (در جنگهای طولانی ایران-یونان) بارها این شیوه را بکار گرفت. بنابراین چیز عجیب و غریبی نیست و تنها مختص ایران نیز نمی باشد. همین اکنون نیز این شیوه در کشورهای گوناگونی حتی در آسیای جنوب شرقی نیز بکار گرفته می شود. ایران که دیگر جای خود دارد.
ولی آنچه که آن را امروزه برجسته تر می کند، ظرافت و پیچیدگی رو به گسترش آن است. چیزی که تا اندازه بسیاری نتیجه پیشرفتهای دنیای ارتباطات و کامپیوتر می باشد. البته به همان اندازه نیز، نتایج آن مخرب تر و ویران کننده تر شده است. بدلیل آسان شدن امکان ترویج تجزیه طلبیی، غیر قابل کنترل شدن نتایج آن نیز بسیار آسانتر شده است.
به بیان دیگر، آغاز کنندگان چنین کاری می توانند به نتیجه ای برسند که کاملا با آنچه در آغاز بدنبال آن بودند تفاوت دارد. به گونه ای که اگر از همان ابتدا می دانستند به آن نتیجه می رسند، هیچگاه آن را آغاز نمی کردند. البته آدمی که خرد او را در دست احساساتش قرار داده باشند، دیگر این گونه حرفها حالیش نیست و زمانی به آن می رسد که دیگر کار از کار گذشته باشد.
آنهایی که ساز جدایی طلبی را کوک کرده اند، بهتر است به سرنوشت سوریه بنگرند! و یا از آن بهتر، بروند و تاریخ آذربایجان را از زمان زرتشت و بابک بخوانند.
آنگاه می دانند چرا هم میهنان آذری ما، هیچگاه حاضر نخواهند شد خانه خود را آتش بزنند!
ارسال یک نظر