ایا گوینده این سخنان مهمل را میشناسید؟: ا ایت الله خمینی پدیدهای دلگرم کننده در تاریخ تشیع- اسلام واقعی که بت میشکند! - استقلال طلب خواندن تجزیه طلبان فدرالیسم را دوست دارم تجزیه کشور لزوما بد نیست! سخن در مورد این شخص بسیار زیاد است که مطمئنن در این نوشتار نمیگنجد نگارنده قصد ندارد به خاطر گذشته سیاه این شخص او را مورد حمله قرار دهد تنها برگهای از تاریخ را برای نسل جوان منتشر خواهیم کرد تا با پایه گذار سکولاریسم نو!! بیشتر اشنا شوید از این بگذریم که خود این اقا بدلیل تفکرات چپلوتی (تودهای) آتش بیار معرکه ملت سازی ونخستین کسی بود که تخم لق فدرالیسم را در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی کاشت نوری علا چند روز پیش گفتگویی با تلوزیون تجزیه طلب و وابسته گوناز به مدیریت فاشیست اوبالی انجام داد گفتگو با چنین رسانه ای یعنی تایید وبه رسمیت شناختن انها نوری علا در این گفتگو لبخند را بر لبان تجزیه طلبان نشانند قسمتی از سخنان نوری علا: استقلال طلب خواندن تجزیه طلبان فدرالیسم را دوست دارم از آن گریزان نیستم و فقط از واژه نامتمرکز به جای آن استفاده شود تجزیه یک کشور لزوما بد نیست .مثل چک واسلواکی که به دوکشور تقسیم شد وهیچ مشکلی هم پیش نیامد ( اقا نوری علا یوگسلاوی چه؟ چند هزار نفر قتل عام شدند فدرالیسم پاکستان را میپسندید؟ برای مطالعه نوری علا1 2 چون مشخص است ایشان هنوز نمیدانند فدرالیسم برای ایران یک فاجعه است
از نوری علا را میتوان به عنوان فعالترین افتاب پرست سیاسی نام برد اما چرا این لقب زیبنده اقای نوری علا است به این دلایل
اقای نوری علا اگر نسل جوان شما را نمیشناسد عدهای هستند که شما را به خوبی به یاد دارند حمایت نور علا از تکه پاره شدن ایران ما را بر این داشت تا در مورد ماهیت وسوابق این شخص برگهایی از تاریخ را مجددا رونمایی کنیم! چرا اقای نوری علا اندکی در مورد گذشته درخشانشان در پیش از انقلاب ونقشی که بعنوان تبلیغاتچی تحجر توده واسلام ایفا کردهاند صحبت نمیکنند؟ نوری علا چرا در مورد گذشته حرف نمیزند؟ چون کارنامه ننگینی را داراست
نوری علا از قلم زنان نشریات توده پیش از انقلاب بود وهمیشه امضای وی پای مقالات ادبی سیاسی اجتماعی (کانون نویسندگان) در ستایش حزب توده دیده شده است ایشان به همراه همسرشان از طرفدارن تفکر چپ در ایران بوده اند حزبی که به جمهوری اسلامی رای داد! اما اکنون خودشان نئو سکولار! وهمسرشان باستانگرا شدهاند! انهم باستانگرایی که نیمی از تاریخ ایران را سانسور میکند!
ماجرا تنها به قلم زدن نوری علا برای حزب خائن توده بر نمیگردد بلکه ایشان مانند سایر هم کیشان تودهای که به زیر عبای اسلام سیاسی خزیدند سابقه دولا راست شدن برای خمینی را نیز داراست! ایشان همیشه میگویند هیچ نقش در انقلاب ۵۷ نداشتند و چندما پیش ار انقلاب از کشور خارج شده بودند! اما اقای نور عملا دروغ گویی را برای ما دوباره معنا میکنند..
نظر شما را به مقاله این اقا در ستایش خمینی جلب میکنم
داستان از این قرار بود که دهم آذر ماه ۱۳۵۷، چهار تن از روشنفکران سکولار آقایان "امیر پیشداد، مولود خانلری، حسین ملک و حسین مهدوی" نامه سرگشاده ای خطاب به همه مبارزان جنبش مردم ایران در هفته نامه ایرانشهر به چاپ رساندند. در این نامه به شدت به انقلابیون آنروزها درباره خطر برپایی حکومت مذهبی و رهبری مذهبی خمینی اعتراض کردند. اسماعیل نوری علا، سیزده روز بعد در ۲۳ آذرماه ۱۳۵۷ مقاله ای خطاب به این روشنفکرهای سکولار نوشت و برای "احمد شاملو"،سردبیر مجله ایرانشهر فرستاد و شاملو این جوابیه را عینا به چاپ رساند تا مردم خودشان قضاوت کنند. نوری علا که امروز خود را پدر سکولاریسم نو می داند، ۳۳ سال پیش به روشنفکرهای سکولار حمله می کرد و از حکومت مذهبی و رهبری خمینی دفاع می کرد.
نوریعلا: امام خمینی پدیدهای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیع، هفته نامه ایرانشهر، ۲۳ آذرماه ۱۳۵۷
اسماعیل نوریعلا، نویسنده و اندیشمند، در پاسخ به مقاله چهار نویسنده در هفتهنامه ایرانشهر، در مقالهای با عنوان «اسلام واقعی که بت میشکند، نه آنکه بت میآفریند!» نوشت:
|
این نوشته در سایت خود نوری علا قابل دسترسی است همراه با ماله کشیامام خمینی پدیدهای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیع است. او رهبر سیاسی جنبش است، جنبشی که تعریفی جز برانداختن ظلم و تقلید کورکورانه و شکستن بتهای دیکتاتوری سیاسی و مذهبی ندارد. چه کسی امتحان کرده تا بداند آیا از همه علما به علم و دین واقفتر است یا نه؟ و چگونه این اعلمیت، در نتیجه، رهبری غیر انتخابی و تحمیلی، مردم را به تقلید از او کشانده است؟» نوریعلا در ادامه مینویسد: «نه! امام خمینی را مردم «انتخاب» کردهاند، به جهت آنکه در عین علم به احکام شرع به مقام ارشدیت نیز رسیده است. او در پی آن نیست تا قشر روحانیت را حاکم بر سرنوشت ما کند، بلکه در پی آن است تا ما را از دیکتاتوری همه اقشار حاکم و خواستار اطاعت کورکورانه برهاند. و هر آن کس از روحانیت سنتی که در این راه قدم گذارد مقدمش گرامی است، اما اگر تردیدی در این راه از خود نشان دهد دیگر کسی برای رساله و اعلمیت و زهدش فاتحه هم نمیخواند.» این نویسنده و اندیشمند ادامه میدهد: «اکنون علم را با عمل میسنجند. اکنون نقاب عبا و عمامه کنار زده شده است و رهبری مردم شیعه باید از آن کسی باشد که امام کفنپوش کربلا را در پیش روی دارد. جز این، هر رهبری، حتی در اوج محبوبیت، یکشبه در بایگانی تاریخ مطول ما مدفون خواهد شد. پس باکی نیست، اگر جنبش مردم ایران ماهیتی «سیاسی ـ مذهبی» دارد.» نوریعلا در ادامه مینویسد: «این در واقع ذات طبیعی هر جنبش تودهای در مشرق زمین است. ملت ایران خواستار حکومت علما نیست، بلکه خواستار حکومت اسلامی است. مگر ما فراموش کردهایم که شاه سلطان حسین هم عالم به علم مذهبی بود؟ مگر او را «ملاحسین» نمیخواندند؟ نه! ما خواستار حکومت هیچ شاه سلطان حسینی نیستیم.» اسماعیل نوریعلا در پایان مینویسد: «از همین روی از طرح مسأله «حکومت اسلامی» در ایران نباید باکی داشته باشیم، چرا که اکنون ایرانیان خواستار آن اسلام واقعیاند که بت میشکند، نه آنکه بت میآفریند. آن اسلام که مردمگرایی واقعی علی را با خود میآورد، نه آن اسلام که زیر پایههای تخت بهاصطلاح «الهی» اموی و عباسی و در زیر عبای کعبالاخبارها و غزالیها فرو مرده است. آن اسلام که زاینده زینب است، نه آن اسلام که حرمسرای شاهان صفوی را پر کرده.
نوشته به صورت کامل بدون ماله کشی
سوال اینجاست که آقای نوری علا با این نحوه اندیشگری که اسلام را
نیازی برای مردم وامت را بر ملت مقدم میدانند چگونه میتوانند مدعی رهبری گروه سکولار
را داشته باشند و مهمتر اینکه هدف ایجاد یک بدیل سکولار را دنبال کنند؟
اما رنگ عوض کردنهای نوری علا تنها به اینجا ختم نمیشود ایشان مانند حزبی که به ان ارادت داشتند(توده) که در راه تکه پاره کردن ایران بعد از جنگ دوم جهانی در اذربایجان و کردستان جنایت افرید اکنون نه با تز چپی بلکه با بدیلی سکولار سخنانی که تجزیه طلبان ساکن کانداد ترکیه و باکو برای نابودی ایران مطرح میکنند را مهر تایید میزند
ایا نوری علا را یک فرصت طلب سیاسی نیست؟ اقای نوری علا با حمایت از تجزیه طلبان وارد لیست سیاه ملت ایران شد
ایا نوری علا را یک فرصت طلب سیاسی نیست؟ اقای نوری علا با حمایت از تجزیه طلبان وارد لیست سیاه ملت ایران شد
به اشتراک گذارید: