دوست گرانمایه سرور ریاض دانش پژوه مطلب ارزشمندی را در نقد کتاب تاریخ خوزستان نوشته جاسوس معروف انگلیس جان گوردون لوریمرترجمه آقای جواهر کلام پان عربیسم ،نگاشته اند که از جهت اهمیت موضوع ما نیز به آن خواهیم پرداخت... میهن پرستان با چشمانی تیزبین و اندیشه ای روشن و خردورزانه همه تحرکان بیگانه پرستان و عتاصر وابسته به پان عربیسم و وهابیت در خوزستان را دنبال می کنند و هموراه هشدارهای خود را نسبت به تحرکات و دسیسه های خلق عرب را به هیات حاکمه ابراز داشته است .ولی دریغ و صد افسوس که دست میهن پرستان را بسته اند و میدان را برای تبلیغ اندیشه های پان عربیسم به خلق عرب وانهاده اند... نمونه انتشار کتاب هایی از این دست است. بار دیگر زنهار و هشدار باش خویش را به دستگاه های مسوول با صدای بلند ورسا اعلام می داریم.... همه به هوش باشیم که در چنین هنگامه ای از تاریخ میهن دشمن در کمین است همواره تا بار دیگر خنجر خیانت را بر پهلوی ایران معصوم و فرزندان مظلومش وارد آورد... پاینده ایران.
توطئه ای دیگر در خوزستان (این بار تحریف تاریخ)
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم
کتاب فوق "تاریخ خوزستان" ترجمه ی بخش تاریخی فرهنگ لوریمر درمورد خوزستان است که محمد جواهرکلام آن را گردآوری نموده است. این ترجمه, تاریخ خوزستان را از سال 1604میلادی تا سال 1905 را دربرمی گیرد. این کتاب با فرمانروایی «والیان حویزه» که از اعقاب خاندان مشعشعی بودند آغاز می گردد و در سال 1905 تقریبا همزمان با شکل گیری مشروطه در ایران پایان می پذیرد. اصل این کتاب شامل دو بخش است که قسمت اول دربرگیرنده تاریخ خلیج فارس و سرزمینها و بلاد اطراف آن و بخش دوم شامل معجم جغرافیایی منطقه است. تمامی این کتاب (در هفت جلد6000صفحه) با عنوان دلیل الخلیج (فارس)، توسط گروهی از مترجمان در قطر، به زبان عربی، البته با دخل و تصرف در برخی از نامها و برخی حذفها، ترجمه شدهاست. اما این کتاب و نحوه چاپ آن از سوی انتشارات کویر و ترجمه آن از روی نسخه مجعول عربی توسط آقای جواهر کلام مورد نقد ماست.
هموطنان در سراسر این کتاب با استفاده از مغلطه مصادره به مطلوب و با بکار گیری نام جعلی عربستان به جای نام اصیل و تاریخی آن ( خوزستان) سعی شده تا ذهنیت خواننده باور کند که خوزستان سرزمینی است عربی, که تنها دارای حاکمان ایرانی بوده است. )مانندکشورآمریکا و ساکنان سرخپوستش ). حال آنکه به گواهی تاریخ و اسناد متقن می دانیم نه تنها خوزستان بلکه عراق امروزی نیز جزء خاک ایران می باشد. مترجم با بکار گیری عبارت هایی نظیر ((استان عربی-فارسی عربستان)) به طورنامحسوس مشغول انجام مغلطه ای از جنس مصادره به مطلوب است تا با دادن چهارچوب ذهنی جعلی, ایرانیان عرب زبان ما در خوزستان را جذب اندیشه های پان عربیسم کند, می خواهد با تاریخ سازی هدفمند, ایرا نی عرب زبان خوزستانی را به عربستانی تجزیه طلب مبدل کند . مترجم در پس عبارت (ترجمه از منبع عربی) در سراسر کتاب از واژه جعلی عربستان استفاده می کند و عجیب اینجاست که وزارت ارشاد و سایر نهاد های ناظر و امنیتی مجوز چاپ آن را نیز در تیراژبالا داده اند, از طرف دیگرناشر نیز بدون توجه به محتوی (حداقل پشت جلد که معمولا" جان کلام کتاب است)اقدام به نشر آن می کند و نمی بیند که عبارت(معبد چغازنبیل در حدود 1250 سال پیش از میلاد در خوزستان فعلی بنا شده است) در ذهن خواننده این سوال را ایجاد می کند که اگر فعلا" خوزستان است قبلا" چه بوده ؟ و به زیرکی درتوضیحات پشت جلد پاسخ داده شده عربستان؟؟؟؟!! لذاخواهشمند است هموطنان حتما منابع معتبری چون تاریخ پانصد ساله خوزستان (احمد کسروی تبریزی) و سابقة تاريخي اسكان قبايل وعشايرعرب درخوزستان(امیر حسین خنجی) را مطالعه وبا آگاهی کامل به سراغ این کتاب رفته و خود پی به مغالطات آن ببرند . بدیهی است در این نقد کوتاه مجال مناظره جز به جزء نمی باشد و تنها به دو کتاب فوق که به خوبی جواب جعلیات این گونه نویسنده ها را داده اند اکتفا می شود.
هموطنان توجه داشته باشید که فروش این کتاب در اهواز بسیار بالا بوده و این امر با توجه به تحرکات تجزیه طلبانه در این استان جای تامل دارد. هم استانی های ایران دوست, بدانید ذهنیت های پلید در آن سوی خلیج همیشه فارس همواره در پی ایجاد تفرقه وتجزیه ایران بزرگ هستند آگاه باشید تنها با کمک نیروی خرد واندیشه می توان بر پلیدی و شر غلبه کرد. تلاش کنیم در مسیر آگاهی و دانستن قرار بگیریم و این آگاهی از خود را با ایران ومفهوم وطن تجربه کنیم و این محقق نخواهد گشت جز با پاسداشت وطن و حراست از خاک با جان و تن (و در این مورد با قلم) .
پا ورقی
فیلسوفان مَدرسی قرون وسطا یک سبک صوری بحث را طرح کردند. ھدف از آن، مانند بحث ھای جدید، اثبات درستی پاسخ یک پرسش بود: یک طرف بحث می کوشید گزاره یp را اثبات کند، دیگری می خواست خلاف اش را ثابت کند. اما برای اثبات موضع خود در بحث، تنھا می توانید از مقدماتی استفاده کنید که حریف تان با آنھا موافق است باید از او بپرسید: آیا q قبول داریr را چطور و الی آخر. حال اگر درصدد اثبات p ھستید، سریع ترین راه این است که از حریف تان بخواھید خودp را بپذیرد در این صورت مجبور به تلاشی نیستید. اما دقیقا به ھمین خاطر، نمی توانید انتظار داشته باشید که حریف تان چنین کند. در حقیقت، در این حالت گزاره ی محل مناقشه را به نفع خود مصادره کرده اید یک شکل رایج دیگر از مغلطه ، بنام مصادره به مطلوب است. مثالی از این مغلطه چنین است:
1- شخص A ادعای C را مطرح میکند.
2- شخص A برای اثبات C استدلال R را اقامه میکند.
3- استدلال R فرضی مانند P دارد که C را آشکارا یا نهانی درست فرض میکند، بنابر این R بجای اثباتC، آنرا درست فرض میکند.
ریاض دانش پژوه
فیسبوک حزب پان ایرانیست
توطئه ای دیگر در خوزستان (این بار تحریف تاریخ)
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم
کتاب فوق "تاریخ خوزستان" ترجمه ی بخش تاریخی فرهنگ لوریمر درمورد خوزستان است که محمد جواهرکلام آن را گردآوری نموده است. این ترجمه, تاریخ خوزستان را از سال 1604میلادی تا سال 1905 را دربرمی گیرد. این کتاب با فرمانروایی «والیان حویزه» که از اعقاب خاندان مشعشعی بودند آغاز می گردد و در سال 1905 تقریبا همزمان با شکل گیری مشروطه در ایران پایان می پذیرد. اصل این کتاب شامل دو بخش است که قسمت اول دربرگیرنده تاریخ خلیج فارس و سرزمینها و بلاد اطراف آن و بخش دوم شامل معجم جغرافیایی منطقه است. تمامی این کتاب (در هفت جلد6000صفحه) با عنوان دلیل الخلیج (فارس)، توسط گروهی از مترجمان در قطر، به زبان عربی، البته با دخل و تصرف در برخی از نامها و برخی حذفها، ترجمه شدهاست. اما این کتاب و نحوه چاپ آن از سوی انتشارات کویر و ترجمه آن از روی نسخه مجعول عربی توسط آقای جواهر کلام مورد نقد ماست.
هموطنان در سراسر این کتاب با استفاده از مغلطه مصادره به مطلوب و با بکار گیری نام جعلی عربستان به جای نام اصیل و تاریخی آن ( خوزستان) سعی شده تا ذهنیت خواننده باور کند که خوزستان سرزمینی است عربی, که تنها دارای حاکمان ایرانی بوده است. )مانندکشورآمریکا و ساکنان سرخپوستش ). حال آنکه به گواهی تاریخ و اسناد متقن می دانیم نه تنها خوزستان بلکه عراق امروزی نیز جزء خاک ایران می باشد. مترجم با بکار گیری عبارت هایی نظیر ((استان عربی-فارسی عربستان)) به طورنامحسوس مشغول انجام مغلطه ای از جنس مصادره به مطلوب است تا با دادن چهارچوب ذهنی جعلی, ایرانیان عرب زبان ما در خوزستان را جذب اندیشه های پان عربیسم کند, می خواهد با تاریخ سازی هدفمند, ایرا نی عرب زبان خوزستانی را به عربستانی تجزیه طلب مبدل کند . مترجم در پس عبارت (ترجمه از منبع عربی) در سراسر کتاب از واژه جعلی عربستان استفاده می کند و عجیب اینجاست که وزارت ارشاد و سایر نهاد های ناظر و امنیتی مجوز چاپ آن را نیز در تیراژبالا داده اند, از طرف دیگرناشر نیز بدون توجه به محتوی (حداقل پشت جلد که معمولا" جان کلام کتاب است)اقدام به نشر آن می کند و نمی بیند که عبارت(معبد چغازنبیل در حدود 1250 سال پیش از میلاد در خوزستان فعلی بنا شده است) در ذهن خواننده این سوال را ایجاد می کند که اگر فعلا" خوزستان است قبلا" چه بوده ؟ و به زیرکی درتوضیحات پشت جلد پاسخ داده شده عربستان؟؟؟؟!! لذاخواهشمند است هموطنان حتما منابع معتبری چون تاریخ پانصد ساله خوزستان (احمد کسروی تبریزی) و سابقة تاريخي اسكان قبايل وعشايرعرب درخوزستان(امیر حسین خنجی) را مطالعه وبا آگاهی کامل به سراغ این کتاب رفته و خود پی به مغالطات آن ببرند . بدیهی است در این نقد کوتاه مجال مناظره جز به جزء نمی باشد و تنها به دو کتاب فوق که به خوبی جواب جعلیات این گونه نویسنده ها را داده اند اکتفا می شود.
هموطنان توجه داشته باشید که فروش این کتاب در اهواز بسیار بالا بوده و این امر با توجه به تحرکات تجزیه طلبانه در این استان جای تامل دارد. هم استانی های ایران دوست, بدانید ذهنیت های پلید در آن سوی خلیج همیشه فارس همواره در پی ایجاد تفرقه وتجزیه ایران بزرگ هستند آگاه باشید تنها با کمک نیروی خرد واندیشه می توان بر پلیدی و شر غلبه کرد. تلاش کنیم در مسیر آگاهی و دانستن قرار بگیریم و این آگاهی از خود را با ایران ومفهوم وطن تجربه کنیم و این محقق نخواهد گشت جز با پاسداشت وطن و حراست از خاک با جان و تن (و در این مورد با قلم) .
پا ورقی
فیلسوفان مَدرسی قرون وسطا یک سبک صوری بحث را طرح کردند. ھدف از آن، مانند بحث ھای جدید، اثبات درستی پاسخ یک پرسش بود: یک طرف بحث می کوشید گزاره یp را اثبات کند، دیگری می خواست خلاف اش را ثابت کند. اما برای اثبات موضع خود در بحث، تنھا می توانید از مقدماتی استفاده کنید که حریف تان با آنھا موافق است باید از او بپرسید: آیا q قبول داریr را چطور و الی آخر. حال اگر درصدد اثبات p ھستید، سریع ترین راه این است که از حریف تان بخواھید خودp را بپذیرد در این صورت مجبور به تلاشی نیستید. اما دقیقا به ھمین خاطر، نمی توانید انتظار داشته باشید که حریف تان چنین کند. در حقیقت، در این حالت گزاره ی محل مناقشه را به نفع خود مصادره کرده اید یک شکل رایج دیگر از مغلطه ، بنام مصادره به مطلوب است. مثالی از این مغلطه چنین است:
1- شخص A ادعای C را مطرح میکند.
2- شخص A برای اثبات C استدلال R را اقامه میکند.
3- استدلال R فرضی مانند P دارد که C را آشکارا یا نهانی درست فرض میکند، بنابر این R بجای اثباتC، آنرا درست فرض میکند.
ریاض دانش پژوه
فیسبوک حزب پان ایرانیست
به اشتراک گذارید: