۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

روزنامه ایتالیایی لیبرال:"هویت ایرانی در کشور روز به روز نیرومند تر میشود و بر هویت اسلامی سایه میفکند"

تصویر  جانباخته راه آزادی صانع ژاله

آیت الله ها نگران نسیم تازه پارسی گر جوانان میباشند
هویت ایرانی در کشور روز به روز نیرومند تر میشود و بر هویت اسلامی  سایه میفکند         
روزنامه ایتالیایی «لیبرال» در شهر رم مقاله ای تحلیلی در مورد شرایط سیاسی و فرهنگی ایران منتشر کرده است. برگردان این مقاله که با قلم پیر کیارتانو و با همراهی ایرانشناسی در اروپا با نام مستعار کورش فرخی تهیه شده است، بشرح زیر میباشد:
آیت الله ها نگران نسیم تازه پارسی گر جوانان میباشند
هویت ایرانی در کشور روز به روز نیرومند تر میشود و بر هویت اسلامی  سایه میفکند
نسیم پارسی گر هخامنشیان بر روی سرزمین کهن ایران زمین در حال وزیدن است و دارد باعث ایجاد دگرگونی های ریشه ای در درون این کشور میشود. تغییراتی که هنوز از چشم جهان غرب پوشیده میباشند. یکی ار نخستین نشانه های رویش نسلی نو در ایران با ایده های میهن طلبانه و سکولار را میتوان در واکنش تند و صریح رهبر گروه حزب الله لبنان، سید حسن نصرالله، مشاهده کرد. این رهبر عرب شیعه در سخنرانی خود بتازگی بر هویت پارسی ایرانیان حمله کرده و گفته است که «تمدن پارسی در ایران وجود ندارد» و رهبران جمهوری اسلامی «آیت الله روخ الله خمینی و خامنه ای ریشه عرب داشته و ایرانی تبار نمی باشند». اظهاراتی که واکنش شدید نسل جوان ایرانیان را در پی داشت که بر روی تارنماهای گوناگون، وبلاگها و با امضا کردن پتیشن ها، رهبر جزب الله لبنان را بسیار نقد کردند و از او خواستند تا از ملت ایران پوزش بخواهد.
ترس حزب الله از رویش هویت ایرانی در کشور احتمالا برای آنست که چنین گرایش فکریی در طولانی مدت میتواند ایران را به سمت سیستم سیاسی سکولار و ملی گرا سوق دهد و در نتیجه پشتیبانی جمهوری اسلامی از حزب الله کاسته و یا بطور کل حذف شود.
 بنابراین به نظر میرسد که در ایران، اسلامی گری آیت الله خمینی دیگر در حال افول است و در مرزهای تخت جمشید بوسیله نوادگان کورش به بن بست رسیده است. رویش چنین اندیشه ملی گرایی در میان جوانان ایرانی تاثیرات زیادی را هم در سیاست خارجی و هم داخلی ایران خواهد داشت. کما اینکه از طرفی حزب الله، به عنوان یکی از متحدین درجه اول ایران در خاور میانه، و جناح مذهبی و روحانی در داخل کشور، از طرفی دیگر، با این پدیده بسیاربا تندی رفتار میکنند و تلاش در خنثی کردن آن دارند.
در این زمینه با کورش فرخی ،یکی از ایران شناسان در اروپا، گفتگویی کرده ایم. دکتر فرخی میگوید: «بخش مهمی از جوانان ایران زمین خواستار جدایی دین از سیاست میباشند و پس از بیش از سی سال خودکامگی سیاسی، که بر ایدئولوژی اسلامی تکیه داشته است، جوانان تولدی دیگر را خواستار هستند که  ارزشهای ایرانی را به عنوان تکیه گاه خود برگزیند. نوع حکومت کورش بزرگ، فلسفه زرتشت و اندیشه فردوسی از جمله عنصرهای اساسی این نوع مکتب فکری  جوانان هستند که میتوان با نام «ایرانیزم» از آن نام برد. این گرایش جوانان را میتوان ار آغاز سال میلادی۱۹۹۷ مشاهده کرد. درست از آن سالی که نسل جدید (بچه های انقلاب) به سن هجده سالگی رسیدند و آنها شروع به چالش کشیدن جمهوری اسلامی کردند. نخستین اثر آن را در پشتیبانی آنها از دولت اصلاحات محمد خاتمی میتوان دید. موج دوم این جنبش جوانان را میتوان در جنبش سبز دید. جوانانی که برای دفاع از حق انتخاب خود به خیابانها ریختند و جمهوری اسلامی را به چالش کشاندند. شعارهای این جوانان از جمله «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» بیانگر گرایش ملی گرا، آزادیخواه و سکولار این جنبش است. نسل جوانی که ایدئولوژیک نیست و فقط خواستار بر قراری حکومتی مردم سالار، میهنی ولائیک میباشد».
در ادامه کورش فرخی میفزاید: «ایرانیت و اسلامیت همیشه در تضاد بوده اند و در طول تاریخ ایران زمین تمام حاکمان بر این دیار به شیوه ای باید در مورد این تضاد تاریخی موضع گیری کرده و با هویت ایرانیان تکلیف خود را روشن میکردند. حتی جمهوری اسلامی هم، با آنکه برمبنی اندیشه و ایدئولوژی عربی اسلامی استوار شده است، پس از سی سال حکومت دینی، مجبور شده است که به هویت ایرانی بازگردد و از آن برای جذب نسل جوان استفاده کند.
نمومه بارز این شرایط را میتوان در دگرگونی تدریجی خط سیاسی و فرهنگی دولت دهم محمود احمدی نژاد دید. وی در طول شش ماه اخیر دارد از آیت الله علی خامنه ای دور میشود و تلاش در محدود ساختن قدرت بخش روحانیت شیعه در کشور میکند. از سوی دیگر با دادن قدرت سیاسی زیادی به عنصر لائیک دولت خود، اسفندیار رحیم مشایی، که در سخنرانیهایش از هویت ایرانی دفاع میکند و از کورش بزرگ به نیکی یاد میکند، دارد سکان قدرت را از طرفداران اسلامیت دور میکند و به پشتیبانان ایرانیت نزدیک میکند. هر چند او این کار را به احتمال زیاد برای تثبیت قدرت سیاسی خود انجام میدهد و با ایرانیت بصورت ابزاری برخورد میکند، ولی همان که رئیس جمهوری اسلامی باید برای جذب نسل جوانی، که در زیر سایه و بمباران رسانه ای و تربیتی شاگردان آیت الله خمینی، رشد کرده اند،  دم ازکورش بزرگ و هخامنشیان بزند خود یک نکته بسار مهم است  و اهمیت سیاسی هویت ایرانی را در تعیین خط سیاسی کشور آشکار میکند.
این خود نشانه شکست پروژه اسلامی آیت الله خمینی است. کما اینکه، چند ماه پیش، رهبر حزب الله لبنان، با لحنی قهر آمیز، بر هویت ایرانی حمله کرد و آن را مرده قلمداد کرد. دلیل این حمله لفظی سید حسن نصرالله ترس او، و شاید بشود گفت پیشبینی او، از دگرگونی ایجاد شده در جامعه مدنی ایران و در بخشی از دولتمردان ایران است. چنین تغییری ایران را از پشتیبانی سیاسی و اقتصادی حزب الله دور خواهد کرد و ایران را، در آینده ای نه چندان دور، به سمت همکاری با دولت های ملی و لائیک خاور میانه از جمله اردن و دولت مرکزی لبنان، با رهبری سعید حریری، خواهد کشاند. بنابراین حزب الله از تولد دوباره ایرانیزم میترسد و بر آن حمله میکند».
بنظر میرسد که در درون ایران ، چه در سطح جامعه، چه در سطح حکومت،  تغییراتی عمیق در حال رخ دادن هستند که هنوز از دید غربیان بدور میباشند. آیا ایران واقعا در حال دگرگون شدن است؟ آیا ایرانیان ، که در تاریخ کهن خود مثال برجسته ای همچون کورش بزرگ را دارند که مظهر برابری و تضمین آزادی بیان و دین در امپراتوری خود بود، میتوانند دوباره به شکوفایی خود در جهان مدرن امروزی برسند؟ آیا باغهای پردیس ایران باستان میتوانند دوباره برویند و ایران را آباد کنند؟
هر چه است این موضوع نسبتا آشکار است. در ایران حرف روحانیون اسلامگرا دیگر اعتبار زیادی ندارد. اگر آیت الله های اسلامی در ماه شیخی را ببینند و آن را به مردم نشان دهند، ایرانیان خواهند گفت: الان که شب نیست که ماهی در آسمان باشد.
  
      


        ADNKRONOS INTERNATIONAL-AKIFARSI
به اشتراک گذارید:

. Balatarin . Azadegi . Donbaleh . Risheha . Sabzlink . Cloob . Khabarnet . Digg . Delicious . Friendfeed . Addthis to other . Cloob . Oyax . Stumbleupon . Twitter . Facebook . Email To: . Reddit . Subscribe to Feed